WIMP
برخی راههای ممکن در تشخیص عقبنشینی هستهای، ناشی از برهمکنش WIMP، عبارت است از:
(1) در نیمههادیهایی چون سیلیسیوم و ژرمانیوم، با عقبنشینی اتم، بار الکتریکی آزاد میشود. این یونیزاسیون قابل تشخیص و اندازهگیری است.
(2) در انواع مشخصی از کریستالها و مایعات، موسوم به سینتیلاتور ، با کم شدن سرعت اتم، برقهایی از نور تابش میشود. این نور، که مقدار آن به انرژی عقبنشینی بستگی دارد، به وسیلۀ لامپ فتومالتیپلایر (PMT) قابل تشخیص است.
(3) در کریستال، انرژی عقب نشینی به ارتعاشاتی موسوم به فونون (Phonon) منتقل میگردد. در دمای اتاق، این ارتعاشات در میان ارتعاشات القایی توسط حرارت گم میشود. اما با سرد کردن کریستال تا دمایی نزدیک به صفر، میتوان آنها را آشکار نمود.
هرچند که ممکن است در هر ثانیه یک ملیون WIMP از هر سانتیمترمربع عبور کند، اما بسیار به ندرت با یک هسته برهمکنش مینماید. برآورد میشود که در یک آشکارساز 10 کیلوگرمی، در هر روز و بهطور متوسط تنها یک برهمکنش رخ دهد. اوضاع وقتی بدتر است که بدانیم همواره با پرتوهای کیهانی بمباران میشویم. این پرتوها که از مادۀ معمولی ساخته شدهاند، به آسانی برهمکنش میکنند؛ لذا هرگونه برهمکنش WIMP کاملاً پایمال میشود! یک راه که تعداد پرتوهای کیهانی ورودی به آشکارساز را بسیار کاهش میدهد آن است که آن را در اعماق زمین جای دهیم - مثلاً در عمق 1100 متری معدن بولبی پوتاش در شمال یورکشایر . در این عمق، لایههای صخرهای از هر یک ملیون پرتو کیهانی، تنها یکی را عبور میدهد، و این درحالی است که تنها سه عدد از یک ملیارد WIMP با هستۀ تخته سنگها در بالای آشکارساز برهمکنش مینماید.
بهعلاوه، رادیو اکتیو طبیعی موجود در سنگهای اطراف آشکارساز با تولید نوفه، برهمکنشهای WIMP را میپوشاند. از اینرو آشکارسازها را با سپر تابشی از سرب بسیار خالص، پوشش مسی یا پلیاتیلن میپوشانند، و ممکن است آنها را در مخزن آب غوطهور نمایند. آشکارسازها خود میتوانند ذرات آلفا یا بتا تابش کنند، لذا بایستی در مورد مادۀ سازندۀ آنها دقت ویژهای مبذول داشت. لامپهای فتومالتیپلایر (به منظور آشکارسازی جرقهها) نیز مشکلات خاص خود را دارند. هدایتکنندههای نوری (Light Guide) جهت انتقال نور از کریستالی که برهمکنش در آن صورت میگیرد، مانند یدید سدیم، به لامپهای فتومالتی پلایر حفاظت شده مورد استفاده قرار میگیرد.